ماه رمضان دوباره بر ما تابید، دلها خوشبخت شد و از شادی سرشار گردید. از آنجا که همهی افراد خانواده باید آمادگی بگیرند تا بتوانند کارهای شایسته انجام داده، روزها روزه بگیرند، شبها به نماز و تلاوت قرآن مشغول شده و از نیکی، خوبی و امور خیر بهرهمند شوند، یک خانواده مسلمان باید در این ماه مبارک چه برنامهای داشته باشد؟
مجلهی «منبر الداعیات: منبر زنان دعوتگر» گفتوگویی با استاد عابده مؤید عظم؛ متخصص و استاد امور تربیتی و کارشناس مسائل زنان ترتیب داده که میخوانیم:
یک زن دعوتگر در ماه رمضان چگونه میتواند میان دعوتگری و مسؤولیت در قبال خانواده و امور عبادی خویش سازگاری ایجاد نماید؟
رمضان ماهی برجسته است، ماهی است که در آن درهای جهنم بسته میشود، درهای بهشت گشوده میگردد، احساسات به جوشش میآید، روان رشد میکند، روح اوج میگیرد، تقوا فزونی مییابد، فرد به کارهای شایسته روی میآورد و به ایستادن در پیشگاه خدا آزمند میشود. زن دعوتگر را توصیه میکنم که این ماه را برای خودش برگزیند و آن را به توشهای تبدیل کند که دل و خردش را سرشار میگرداند و باعث توان و قوتش میشود.
او را توصیه میکنم که از وظایف و تکالیف دعوت و رنجهای آن پوزش بطلبد. از این گفتهام شگفتزده نشوید. آیا کارمندان مرخصی سالانه ندارند؟ آیا شرکتها در پایان سال برای بررسی و انبارگردانی تعطیل نمیشوند؟ روزه از آن خداست و او پاداشش را میدهد و رمضان هم از توست خواهرم، پس کسی را بر خودت برتری نده! به یاد بیاور که رسول الله ـ صلی الله علیه و سلم ـ چگونه کناره میگرفت و به غار حرا میرفت. پس تا میتوانی از رمضان بهره بگیر، تفکر کن و از جامعهی بزرگ کنارهگیری کن. ولی از خانواده نمیتوان کناره گرفت. منظورم هم خانوادهی کوچک یعنی شوهر و فرزندان هست و هم خانوادهی بزرگ همانند پدر و مادر، برادران و خواهران، داییها و خالهها، عمهها و...، همچنین خانوادهی همسرت. نزدیکی به خانواده از اهداف ماه مبارک و کاری پسندیده است. در رمضان نیکیها چند برابر میشود، پس صلهی رحم برقرار کن، به پدر و مادرت نیکی نما، به همسرت توجه کن و به فرزندانت نزدیک شو.
دوست دارم برنامهی رمضان در دو مرحله باشد:
پیش از رمضان؛ نظافت منزل را انجام داده و مواد اولیه را تهیه کند. برای آخرین بار پیش از رمضان با زنان بنشیند و خواهر دعوتگر ایشان را به فضیلت و اهمیت این ماه توجه دهد. هر خانمی را متناسب با اوضاعش به نیکی و مهربانی توصیه کند. سپس از آنان جدا شده و وعده دهد که پس از رمضان با آنان دیدار خواهد داشت. اگر خواهر دعوتگر از کسانی است که در تراویح حاضر میشود، کافی است هر شب صحبت کوتاهی بعد از نماز داشته باشد و با زنان از انجام سنتهای رهاشده، یا مخالفت با شریعت یا دیگر نصایح متناسب با رمضان سخن بگوید.
مرحلهی دوم به خود رمضان اختصاص دارد که باید به وظایف اصلیاش عمل کند و در آماده کردن خوراک و نوشیدنیها زیادهروی نکند. خروج از منزل را بکاهد و به همگرایی خانوادگی و دوستی به خویشاوندان اهتمام ورزد.
چگونه یک زن میتواند در سایهی مسؤولیتهای سنگینی که در منزل و بیرون از آن بر گردنش نهاده شده است، توازن برقرار کند؟ مشارکت مرد در این امر چگونه باید باشد؟
من از کسانی هستم که باور دارند نیت میتواند هر کار دنیوی عادی را به عبادتی اخروی دارای پاداش بزرگ تبدیل کند. هر عملی که فرد انجام دهد، پاداش دارد. هنگامی که یک زن غذا میپزد و کودکانش را سرپرستی مینماید، مأجور است. اما رمضان برای این نیست و توشهی ایمانیای که زن با روزه و قیام شب به آن میرسد، با هیچ چیز برابر نمیباشد و هیچ کاری جایگزین آن نمیشود. چرا به خاطر یک دعوتی افطار یا شبنشینی با برخی از دوستان، در این کوتاهی کنیم؟! به خواهر دعوتگرم توصیهای دارم که امیدوارم آن را عملی کند: «از فرهنگ لغت خویش در این ماه دعوتیها را حذف کن، جز کسانی که خیلی نزدیکاند، آن هم از باب تقویت پیوندهای خانوادگی و صلهی رحم. رمضان را برای خدا و خانوادهات قرار بده». با همسر و فرزندانت افطاری کن و صلهی رحم آنان را به جای بیاور و هیچ کس را بر این صمیمیت خانوادگی ترجیح نده.
با طلوع نخستین روز رمضان مبارک، بیشتر شبکههای ماهوارهای سمافشانی کرده تا اهمیت و هیبت این ماه در دل برخی از بینندگان کاهش یابد، خانواده باید در برابر این پدیدهی هر ساله چه برخوردی داشته باشد؟
سریالها و برنامههای تلویزیونی در آغاز کارشان شوق برانگیز بوده و مردم را به خود جذب و مشغول کردند، ولی به نظرم اندک اندک دارند کمرنگ میشوند و به مرگ خویش نزدیک شدهاند. اکنون برنامههای هدفمند برای مردم جذابیت بیشتری دارند و برنامههای فلان استاد یا شیخ را دنبال میکنند یا در پی برنامههایی هستند که جنبهی انتقادی و پیشنهادی دارند. این فضل خداست. این سمپاشیها باعث گسترش جوانب ایمانی شده و خطر مجموعههای تلویزیونی را برای فرزندان ما روشنتر کرده است.
میتوانید چند نگرش و طرح پیشنهاد کنید که برای خانوادهی مسلمان جهت استفادهی بهینه از این ماه پرفضیلت به کار آید؟
رمضان طرحپذیر نیست! با زوال برکت و شتاب در گذر روزگار، امروزه دیگر رمضان کوتاه شده و عبادات مخصوص خودش زیاد است؛ در آن سحری، افطاری، تراویح، قیام شب، قرائت قرآن و صلهی رحم وجود دارد. بویژه رمضان این سالها که در تعطیلات تابستانی است. به نظرم خانوادهها باید این رمضانها را از دیدارهای خانوادگی و نزدیکی و پیوند خویشاوندی لبریز کنند. این بزرگترین طرحی است که میتوانیم انجام دهیم، چون دستاورد و پاداش فراوانی دارد.
از چه شیوههایی استفاده کنیم تا فرزندانمان روزهگیر شوند، بویژه در این روزهای طولانی و گرمای سوزان؟
در ابتدا توصیه میکنم که برای روزه گرفتن فرزندان کم سن و سال شتاب نکنید. بگذارید تا بزرگتر شده و توانشان افزایش یابد. رسول الله ـ صلی الله علیه و سلم ـ در مورد نماز در هفت سالگی فرمان دادهاند، ولی برای روزه سن خاصی تعیین نکردهاند. برخی از مربیان میپندارند که فرمان دادن به کودکان برای روزه در سنین پایین کار شایستهای است، ولی در واقع افراط کرده و از مقررات دینی تجاوز نمودهاند. هر امری در دین از توازن و تعادل برخوردار است. اینان در امور دینی از پیامبر ـ صلی الله علیه و سلم ـ علاقهی بیشتری ندارند. دیدم که یکی از فقیهان گفته است: «روزه از نماز دشوارتر است و برای یک کودک سنت میباشد. پس باید به توان کودک نگریست. فرمان به روزه از هفت سالگی آغاز نمیشود؛ که از ده سالگی شروع میگردد. ممکن است کودک یک یا چند روز در ماه فقط روزه بگیرد. باید در طی چندین سال اندک اندک تا رسیدن به بلوغ عادت کند. اگر ثابت شود که برای سلامتیاش زیان دارد یا بر او دشوار است، نباید روزه بگیرد». پاسخ من هم همین است. اگر کودک خودش خواهان روزه گرفتن است، به او اجازه بدهید و آن را برایش محبوب نمایید. او را به شکیبایی عادت دهید. اگر خواست بخورد، به او اجازه دهید. اگر فراموش کرد و خورد برایش یادآوری نکنید.
یک خانواده چگونه میتواند از این ماه برای یاری رساندن به نیازمندان جامعه بهره ببرد و از احساسات سرشار در رمضان در قبال تهیدستان، مستمندان و آوارگان بهتر استفاده نماید؟ چگونه میتوان به سوی جامعهای بهتر گام برداشت؟
بهترین راه برای تحریک احساسات، رفتن به مناطق و منازل مبتلایان است. توصیه میکنم خانوادهها به دیدار نیازمندان رفته و جویای حالشان باشند. در هر شهر و کشوری نیازمند و بدبخت وجود دارد. اگر این فراهم نشد، میتوان اخبار را پیگیری کرد که سرشار از ماجراهای نیازمندان و آوارگان است. به جای پیگیری سریالها و مجموعههای تلویزیونی، به کودکانتان مشاهدهی گزارشهای خبری را آموزش دهید و برایشان از توطئههای کشورهای غربی جهت فقیرسازی و آوارگی مسلمانان سخن بگویید. هر روز داستانی از یک کشور اسلامی بازگویید تا بدانند در دنیای پیرامون ما چه اتفاقاتی روی میدهد.
یکی از دوستانم که فرزندانش در رفاه کشورهای خلیج بزرگ شدهاند، باری در تعطیلات میانترم، ایشان را به شهر حلب برد تا ویرانی، تهیدستی، نیازمندی، گرسنگی و بدبختی را ببینند. آنان میان تانکها و نفربرها راه رفتند و بشکههای انفجاری را دیدند که چگونه فروریخته میشود. همین باعث شد نگاهشان به زندگی متحول شود و از رفاهطلبی دور گردیده و پساندازهای اندک خویش را به آن نیازمندان ببخشند.
امروزه متأسفانه مردم سوریه در هرجایی پناهنده شدهاند. فرزندانتان را به نزدشان ببرید تا ببینند چگونه زندگی میکنند. جامعهی برتر وقتی تحقق مییابد که دلها زنده باشد و از عاطفه برخوردار گردد. اگر دل زنده شد، اندام کار میکند. «ویؤثرون علی انفسهم و لو کان بهم خصاصة» (بر خود ترجیح میدهند، گرچه نیازمند باشند). (حشر/9). «مَن معه فضلُ زاد يعد به على من لا زاد له». (هر کس توشهای اضافی دارد، به کسی برگرداند که توشه ندارد).
در پایان از استاد عابده مؤید عظم به خاطر نصایح و دیدگاههایشان سپاسگزاری میکنیم.
از خدا میخواهیم که همهی خانوادههای مسلمان را به بهره جستن از این ماه بزرگ طبق رضای خودش یاری دهد.

نظرات
دایکی وریا
09 آبان 1394 - 06:40سلام علیکم ضمن تشکر از واحد ترجمه بنظرم میشد از افراد داخلی هم نظر خواهی کرد چراکه اهمیت به زنان وپیدا کردن جایگاهشان کمک بزرگیست که کار های ضرب العجل می طلبد جزاکم الله خیرا